«اصولگرایی رادیکال ایرانی» و عادت زشت ناخن جویدن / نیش در روزگار نوش!
تاریخ انتشار: ۱۷ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۲۸۷۴۰۲
با این که دکههای مطبوعات هر روز خالی و خالیتر و انتشار روزنامههای کاغذی نامقرون به صرفهتر میشود اما هنوز روزنامهنگاران حرفهای و سرمایهگذاران علاقهمند این چراغ را روشن نگاه داشتهاند و کافی است این دسته از مطبوعات و مجلات را به لحاظ کیفی با نشریات برخوردار از انواع رانتها و بودجهها مقایسه کنید تا ببینید چگونه میخواهند بنیۀ اندک تا اینجا باز قابل تحمل است اما شگفتا که اصولگرایی رادیکالی ایرانی دست از سر رسانههای مستقل برنمیدارد و هر از گاهی گیر میدهد که چرا تیترتان فلان بود و عکستان بهمان و مدام خواستار برخوردند و نمیدانم چه علاقۀ ویژهای به این کلمۀ «برخورد» دارند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مرحوم سید جواد طباطبایی می گفت از برخی مدعیان استادی ابتدا باید آزمون املا گرفت و بعد سخنشان را شنید و مطلبشان را خواند. بر همین سیاق میتوان از بعضی مدعیان که جنگ و انقلاب نادیده مدعی هر دو هستند خواست بدون کلمۀ «برخورد» چهار خط بنویسید تا ببینیم حرف حسابشان چیست! شاید به این خاطر باشد که ترک عادت موجب مرض است و از همین نردبان بالا آمدهاند و حالا که به صخرۀ سخت واقعیتها برخورد کردهاند و دیدهاند استمرار شعارهای توهّمی مواهب و مناصب را از آنان میگیرد دوباره سراغ رسانههای مستقل رفتهاند و اگر بتوانند در تلویزیون بعید نیست برنامههای مهوعی چون چراغ و هویت را بسازند.
این در حالی است که به لطف سعید مرتضوی بسیاری از نشریات و مطبوعات مستقل را در دهه های ۷۰ و ۸۰ و قبلتر از پا انداختند و سرنوشت او را هم دیدهاند و اکنون برخی از بنگاههای بزرگ رسانهای را نیز در اختیار دارند اما باز هم چشم دیدن روزنامهای خوشفرم و مستقل یا مجلات استاندارد را ندارند و مضحک این که از بازگرداندن مرجعیت رسانهای به داخل هم دم میزنند. شاید چون کار ایجابی بلد نیستند و به کار سلبی عادت کردهاند، در موضع قدرت و به رغم مغازله با آن نیز مثل دوران عسرت مدام به این و آن گیر میدهند و یادشان رفته درست ۹ سال پیش همین روزها - اسفند ۹۲- به خاطر افزایش قیمت مرغ از ۵ هزار و ۶۰۰ تومان به ۶ هزار تومان چه قشقرقی برپا میکردند و حالا که خودشان مسؤول تأمین مرغ و تخم مرغ شدهاند سراغ مرغ عزا و عروسی میروند که رسانه مستقل است!
یک دلیل این است که به این شیوه عادت کردهاند و رفتارشان در یک برنامۀ تلویزیونی مثل وقتی است که در شلمچۀ دهنمکی مینوشتند با این تفاوت که دهنمکی دوربین به دست شد و فیلم میسازد و و اینها دوست دارند مقابل دوربین تلویزیون بنشینند و همان حرفهای صد من یک غاز قبلی را تکرار کنند چون رنج نوشتن هم ندارد و حرف زدن مثل نوشتن بنیۀ علمی را لو نمی دهد و مهمتر این که دستمزدها هم قابل قیاس نیست. منتها چرا حالا که در عسل افتاده اند به جای استفاده از حلاوت آن یاد دروان نیش را تازه می کنند؟ میخواهند بگویند ما را با نوش نشناسید که همان نیشایم؟! لابد اسم این را هم گذاشته اند پایداری بر اصول.
طنز پرداز مشهوری که در مطبوعات و بعد یکی دو سایت مینوشت و خیلی هم شیرین مینوشت سر از تلویزیون درآورد و اگرچه دستی به سر و روی زندگی خود کشید و از نان تلخ رسانههای مستقل و حق التحریرهای نازل رست اما دیگر آنی نبود که بود.
شگفتا که تلویزیون صاحبان قلم خصوصا روزنامهنگارانی را به پول و شهرت میرساند اما آن ذوق میخشکد زیرا اندک اندک جز به تأیید رییس گروه برنامه فکر نمیکنند و تنها شبحی از آنچه بودند باقی میماند.
این نوشته اما به خاطر آن است که به سایتی که دنبال بهانهجویی از یک روزنامۀ تر و تمیز است که چرا فلان تیتر را در کنار عکس مقامات ارشد گذاشتهاید در حالی که جملۀ خودشان بوده (و استفاده از عکس خبری هنر است نه عکس آرشیوی آن هم از روی گوگل) گفته شود اگر قبلا بهانه میگرفتید قابل درکتر بود چرا که هم عطش در دست گرفتن قدرت اجرایی در کنار امکانات دیگر را داشتید و هم روزنامهها موج میساختند اما حالا که همه چیز دست خودتان است و مردم را از رسانههای داخلی به سوی تلویزیونهای بیرونی سوق دادهاید، دیگر چرا؟
هیچ دلیل دیگری به ذهن متبادر نمیشود جز این که آدمی برخی عادات زشت خود را نمیتواند ترک کند و گرنه میتوانند پز بدهند که ما به منتقدینمان مجال دادهایم اما همین را هم تحمل نمیکنند. چرا؟ چون عادت کردهاند و بیشتر ریشۀ روانشناختی دارد تا سیاسی. یه یاد می آورم در آغاز به کارِ روزنامهای جوانی را به گروهی فرستادم که از دو سه دختر خانم شاداب و زیبا تشکیل میشد که البته موقر و کاربلد بودند. آقا پسر ناآشنا با روزنامهنگاری اما گفت من از دخترها و زنها خوشم نمیآید. مرا به گروه دیگری بفرستید و بلافاصله گفتم پس معلوم است محبت مادر نچشیدهای! درِ اتاق را بست و آرام روی صندلی نشست و گفت: بله، مادرم مرا در کودکی ترک کرد و رفت و هر سال در روز مادر نمیدانم به دیدار او بروم یا نه. اتفاقا روز مادر در پیش بود و گفتم امسال برو. انسان پدر و مادر خود را که نمیتواند عوض کند. رفت و با آن گروه هم کار کرد و حالا نمیدانم کجاست.
از نشستی در سالها پیش با یک مدیر تازه به دوران رسیده، یگانه خاطرهای که در ذهن باقی مانده این است که هستۀ گیلاس و آلبالوی ظرف میوه را به جای آن که به دستِ نزدیک به دهان و سپس به بشقاب منتقل کند مستقیماً از دهان به درون بشقاب میانداخت یا با خودکار گوش خود را پاک میکرد و هر از گاهی در حضور خانمها میایستاد و شلوار خود را تا بالای ناف بالا میکشید!
هر قدر هم که رسانههای بزرگ حکومتی و بودجهخوار را در اختیار داشته باشند اما عادت طعنه به رسانههای مستقل را نمیتوانند ترک کنند. مثل عادت جویدن ناخن. کاش اما سراغ همین سنخ عاداتی بروند که به دیگران آسیب نمیرساند. ناخن خود را بجوی یا گوش خود را با خودکار پاک کنی یا هستۀ گیلاس و آلبالو را از نیممتری درون بشقاب بیندازی هر قدر هم حالبهزن باشد اما قابل تحملتر و موجهتر است تا این که یادت برود حالا دیگر دلیلی برای چنگ انداختن به این و آن صاحب منصب دیروز نیست چون به رؤیاهایت رسیدهای ولو به بهای دست نایافتنی کردن رؤیاهای کثیری از جوانان ایرانی بوده باشد.
بیشتر بخوانید:
واکنش کرباسچی به یک «اتهام» / از سخنان «رهبری»، بهشدت عصبانی شدهاند، علیه «هم میهن» حرف میزنند۲۱۲۲۰
کد خبر 1740423منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: اصولگرایان اصلاح طلبان رسانه رسانه های مستقل
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۲۸۷۴۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چیستی عدالت و تاثیر آن در جامعه
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، درخصوص مقیاس عدالت باید خاطرنشان ساخت که تصمیمگیری درخصوص عادلانهبودن یک وضعیت یا فرایند، نیازمند پیشبینی نتایج احتمالی هر سناریو و انتخاب سناریوی عادلانه دارد.
رضا صفری شالی (دانشیار جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی) در مقالهای با عنوان «ضرورت بازاندیشی نظری و روشی در شناخت کلان مفهوم عدالت اجتماعی» به این موضوع اشاره میکند که در تعریف و سنجش عدالت اجتماعی در کشور رویکرد واحدی وجود ندارد؛ لذا گاهاً برداشت ناقص و نامفهوم از عدالت وجود دارد و عدالت در معنای برابری، شایستگی، نیاز، انصاف، حد وسط و میانه و... تقلیل داده میشود؛ هرچند هر یک از مفاهیم مذکور بخشی از سازه عدالت هستند ولی کل عدالت و یا در قامت آن نیستند. صفری شالی در بخش دوم مقاله مذکور به این موضوع اشاره میکند که بیشتر مواقع تصور مردم از عدالت و بیعدالتی سیاستهای محیطزیستی شامل وزن هزینهها و منافع افراد در یک مکان و زمان مشخص میشود.
* ابعاد مطالعات در بحث عدالت
به زعم این پژوهشگر بهطور کلی مسائل محیطزیستی ماهیت سیستمی داشته و نیازمند تفکر همهجانبه است همان طورکه بریکمن (Brickman) و همکاران در تمایز بین عدالت خُرد و کلان بیان کردهاند براساس بررسیهای فردی عدالت بهجای تمرکز بر تخصیص و فرایند عادلانۀ آن به سمت عدالت خُردسوق داده میشود.
در ادامه بیان میکند که پاتریک (Patrick) چارچوبی مفهومی به نام چرخهها و مارپیچهای عدالت را توسعه داد که با استفاده از رابطۀ بین عدالت و بیعدالتی درتصمیمگیریهای مربوط به تخصیص منابع و با استفاده از درک مفاهیم مقیاس و سطوح مورد استفاده قرار میگیرد.
در بُعد زمانی عدالت هر اقدامی در وضعیت کنونی، عواقبی را برای آیندگان در پی خواهد داشتاین استاد دانشگاه مینویسد بُعد دیگری که در مطالعات عدالت از اهمیت بسیاری برخوردار است، بُعد زمانی عدالت است وهر اقدامی در وضعیت کنونی، عواقبی را برای آیندگان در پی خواهد داشت؛ بنابراین، عدالت در اینجا به این موضوع میپردازد که آیا نیازهای بلندمدت در مقابل سودهای کوتاهمدت اولویت دارند یا خیر.
* عدالت بین نسلی
صفری شالی در این مقاله بر این باور است که ایده عدالت بیننسلی بیانگر این است که هر نسلی نسبت به نسلهای آتی و گذشته باید از موقعیت برابر برخوردار باشد بنابراین، عادلانه نیست که نسلهای آینده با عواقب ناشی از آلودگی آب و انتشار گازهای گلخانهای ناشی از فعالیتهای نسل کنونی مواجه شوند. با تکیه بر مفهوم عدالت بیننسلی، عدالت با پایداری همگرا میشود که در آن تأمین نیاز نسلهای آتی و توزیع عادلانە منابع از نظر جغرافیایی از اهمیت بسیاری برخوردار است.
* شکلهای مختلف عدالت
به زعم این نویسنده اشکال عدالت؛ عدالت توزیعی، رویهای و... از نظر حوزههای عدالت کلاسیک مایکل والز مفهومسازی شده است. اصولی که برای یک حوزه توزیع مطابقت دارند لزوماً با حوزههای دیگر تطابق نخواهد داشت؛ بنابراین اصول عدالت، خود به لحاظ فرم کثرتگرا هستند.
در این مقاله آمده است که امکانات اجتماعی را میتوان بر اساس سه اصل بین مردم تقسیم کرد: مبادلۀ آزاد آنگونه که در جهان سرمایهداری اتفاق میافتد آنگونه که سوسیالیستهای رادیکال میخواهند و آنگونه که برخی از اخالقیون میخواهند.
* تاثیر مقتضیات زمانی و مکانی در اصل عدالت در جامعه
به زعم این پژوهشگر نمیتوان یک اصل عدالت را در همه جای جامعه و همۀ دورانها انتخاب کرد. بهطور مثال، در حوزه سلامت و درمان اصل نیاز اولویت دارد درحالیکه در حوزه سیاست، اصل شایستگی مطرح است. یعنی شخصی که مریض شد ولی منابعی نداشت که خدمات درمانی دریافت کند، جامعه میگوید بیعدالتی نیست که براساس نیاز باید خدمات برای او ارائه شود.
او در ادامه مینویسد پس ایجاد یک جامعۀ عادلانه مستلزم آن است که علاوه بر درنظرگرفتن مقتضیات زمانی و مکانی، هر حوزه توزیع از استقلال نسبی برخوردار بوده و از اصول منحصربهفرد خود استفاده کرده و از دخیلکردن اصولی که در سایر حوزهها اعمال میشود، اجتناب کند.
صفری شالی در این مقاله توضیح میدهد که اصول توزیعی باید در چارچوب معانی و تصورات مشترک یک جامعۀ خاص ایجاد و توسعه یابد؛ بنابراین، انتخاب حوزه مطالعه و تحقیق از اهمیت بسیاری برخوردار است. برای مشخص شدن ابعاد موضوع، در جدول زیر به بررسی اصول و مفاهیم عدالت از دیدگاه مکاتب و جریانهای مختلف پرداخته شده است.
اصول | مکاتب فکری/ فیلسوفان شاخص | جریان فکری غالب |
مساواتگرایی مطلق | کارل ماکس رونالد دورکین کای نیلسن | برابری در وضعیت طبیعی حقوق برابر اجتماعی تا رسیدن به جامعه مطلوب کمونیستی برابری در منابع و پذیرش عواقب انتخاب هرفرد برابری درآمد و سرمایه |
تفاوت/ استحقاق | جان راولز/ سوسیال دموکراسی/ لیبرالیسم چپ | نابرابری تا جایی موردقبول است که بتوان با آن، موقعیت مطلق افراد کمبهرهمند را ارتقا داد. |
برابری فرصت یا شانس | جان رالز نظریهپردازان مبتنب برشانس شامل کوهن و آمارتیاسن | بدون اینکه افراد از مزایا و خدمات اقتصادی برابری برخوردار باشند، میتوانند فرصتهای اقتصادی برابری داشته باشند. |
شایستگی | جان الک دیوید میلر وویچک سادورسکی | مردم با استفاده از تواناییها و استعدادهای خود با توجه به میزان مشارکت، تالش، هزینه و زحمت خود در فرایند کار، شایستە دریافت درآمد و پاداشی درخور آن خواهند بود. |
فایدهگرایان | فایدهگرایانی مانند جرمی بنتام و جاناستوارت میل (کالسیک) | برخورداری مردم از سطح رفاه اولیه برمبنای فایدهگرایی کلاسیک و مدرن کلاسیک: حداکثرکردن لذت مدرن: برآورده شدن ترجیحات کل بهصورت تجزیه وتحلیل هزینه و فایده |
آزادیخواهی | لیبرالیسم/رابرت نوزیک | هیچ الگوی توزیعی خاصی برای عدالت لازم نیست. هرکسی حق دراختیارداشتن تعلقات بهحق خود را دارد. |
اصول و مفاهیم عدالت از دیدگاه مکاتب و جریانهای مختلف
این نویسنده معتقد است که تمامی نظریهپردازان در زمینۀ عدالت تمایل به حمایت و دفاع از اصل یا اصول خاص خود در راستای ایجاد یک جامعه آرمانی داشتهاند؛ بنابراین در ابتدا باید پذیرفت که هرگز یک جامعه کاملا آزادیخواه یا راولزی یا جامعهای مطابق با یکی از اصول توزیعی وجود نداشته است.
هرگز یک جامعه کاملا آزادیخواه یا راولزی یا جامعهای مطابق با یکی از اصول توزیعی وجود نداشته استصفری شالی در پایان بیان میکند که باید از اصول توزیعی بهعنوان راهنمای اخلاقی در انتخاب سیاستهایی که جامعه در حال حاضر با آن روبهرو است استفاده شود. البته اطمینان از مؤثر بودن هر یک از این نظریههای فلسفی، نیازمند تبیین متدولوژی مناسب در هر حوزه است.
او مینویسد باید توجه داشت که تفاوت اصول و نقدهای موجود برای آنها نباید توجیهی برای عدم توجه دولتها به مسائل عدالت توزیعی به دلیل اختلاف نظرات و عدم اجماع بر روی یک نظریه باشد.
در نهایت اینکه نتایج این پژوهش نشان میدهد که ما شاهد نوعی گسست و عدم تداوم گفتمان جامع عدالت اجتماعی در محافل دانشگاهی، نهادی و اجرایی هستیم و نگرش گاهاً سطحی و تکسویه توأم با افراط و تفریط که مفهوم وسیع و همهجانبە عدالت اجتماعی را به ایجاد مفاهیمی ناقص از آن، مانند توزیع صرف منابع و امکانات یا رشد اقتصادی و... فرو کاسته که هرچند موارد مذکور در برخی زمینهها و ادوار در نقش مُسکن زودگذر مؤثر بودهاند، ولی هیچگاه توان ارائه چهره تمامقد عدالت با توجه به مؤلفههای اصلی شرایط برابر برای دسترسی به فرصتها و منابع و استحقاق و شایستگی به عنوان امور پیشینی نظام حمایتی و بازتوزیعی را نداشتهاند.
انتهای پیام/